سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هنگامی که دانشمندی می میرد، چنان شکافی در اسلام پدید می آید که جزجانشینش آن را پر نسازد . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :11
بازدید دیروز :25
کل بازدید :32523
تعداد کل یاداشته ها : 60
103/2/16
6:6 ص

 

 ترا من زهر شیرین خوانم ای عشق

 که نامی خوش تر از اینت ندانم

 وگر هر لحظه رنگی تازه گیری

 به غیر زهر شیرینت نخوانم

 تو زهری, زهر گرم سینه سوزی

 تو شیرینی, که شور هستی از توست

 شراب جام خورشیدی که جان را

 نشاط از تو, غم از تو, مستی از توست

 به اسانی مرا از من ربودی

 درون کوره غم ازمودی

 دلت اخر به سرگردانیم سوخت

 نگاهم را به زیبایی گشودی

 بسی گفتند دل از عشق برگیر !

 که : نیرنگ است و افسون است و جادو

 ولی ما دل به او بستیم و دیدیم

 که این زهر است, اما!... نوش داروست

 چه غم دارم که این زهر تب الود  

 تنم را در جدایی می گدازد

 از ان شادم که در هنگامه درد

 غمی شیرین دلم را می نوازد

 اگر مرگم به نامردی نگیرد

 مرا مهر تو در دل جاودانیست

 وگر عمرم به ناکامی سراید

 ترا دارم که : مرگم زندگانی است...


  
  

 غباری در بیابانی  

 نه دل مفتون دلبندی نه جان مدهوش دلخواهی

 نه بر مژگان من اشکی نه بر لبهای من اهی

 نه جان بی نصیبم را پیامی از دلارامی

 نه شام بی فروغم را نشانی از سحرگاهی

 نیابد محفلم گرمی نه از شمعی نه از جمعی

 ندارد خاطرم الفت نه با مهری نه با ماهی

 به دیدار اجل باشد اگر شادی کنم روزی

 به بخت واژگون باشد اگر خندان شوم گاهی

 کیم من ارزو گم کرده ای تنها و سرگردان

 نه ارامی نه امیدی نه همدردی نه همراهی

 گهی افتان و خیزان چون غباری در بیابانی

 گهی خاموش و حیران چون نگاهی بر نظر گاهی

 رهی تا چند سوزم در دل شبها چو کوکب ها

 به اقبال شرر نازم که دارد عمر کوتاهی


  
  
پیامهای عمومی ارسال شده
+ رمضان رفت ولی کاش صفایش نرود, سحر و جوشن و قرآن و دعایش نرود,کاشکی پر شده یاشد دلم از نور سحر, همره روزه و افطار و نوایش نرود, .............................................. عید فطر مبارک دوستان
+ هرگز نمیتوانم دلگرمی ام را به تکیه گاه امن پدری در دوران کودکی را بیان کنم.اکنون نیز بیش از بیش این حس برایم ملموسست.... روز پدر پیشاپیش مبارک
+ دو قدم مانده به خندیدن برگ<br>یک نفس مانده به ذوق گل سرخ<br>چشم در چشم بهاری دیگر<br>تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان<br>یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی تان<br>پیشاپیش نوروز مبارک
+ گفتم می ایی و با نفس هایت تن یخ بسته ام را گرم خواهی کرد افسوس نمیدانستم جهنمی ابدی خواهی بود
+ + چقدر این دوست داشتن های بی دلیل...خوب است....! مثل همین باران بی سوال..... که هی می بارد...... که هی اتفاق آرام و شمرده شمرده می بارد....!!
+ دستم را رو میکنم اخرین برگ من ستاره ایست تنها بی اسمان اخرین برگت را رو کن شاید تو اسمانت بی ستاره باشد شاید در ستاره من اسمانی هست