سفارش تبلیغ
صبا ویژن
در حقیقت، کسی تو را دوست دارد که برایت چاپلوسی نکند و کسی تو را می ستاید که [ستایش خود را] به گوش تو نرساند . [امام علی علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :24
بازدید دیروز :11
کل بازدید :33129
تعداد کل یاداشته ها : 60
103/9/2
8:8 ص
به همان سادگی

که کلاغ سالخورده

با نخستین سوت قطار

سقف واگن متروک را

ترک می گوید

دل ،

دیگر

در جای خود نیست

به همین سادگی !

-----------------
حسین منزوی

  
  
یک آن شد این عاشق شدن
دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا

از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم

شیطان به نامم سجده کرد!

آدم زمینی تر شد و
عالم به آدم، سجده کرد!
من بودم و چشمان تو
نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی…

------------------
افشین یداللهی

  
  
داشتم نگاهت می کردم...

نگاهت می کردم...

گفتم وای! چه زیبا شده ای! بانوی من!

دستم را گرفتی

خدا گفت: چه لحظه‌ی باشکوهی

شماها عشقبازی کنید، من هم خدا می شوم

و خلقت جهان را شروع کرد

سه روزش صرف اندام تو شد،

سه روزش خرج دست های من

روز هفتم صدای تو را جوری درآورد که... تا ابد دلم بریزد ...
----------------
عباس معروفی

  
  
گفت: احوال ات چطور است؟

گفتم اش: عالی است

مثل حال گل!

حال گل در چنگ چنگیز مغول!

--------------------
قیصر امین پور

  
  
گم شدم در این شب سنگی مرا پیدا کنید

از خیابان های دلتنگی مرا پیدا کنید




مثل دریا تشنه طعم هزاران بوسه ام

آه ماهیها به هر رنگی مرا پیدا کنید




زخمی ام از چشمهای نازنین، شمشیرها

در هیاهوی چنین جنگی مرا پیدا کنید




مثل ریگی زیر پای آبشار صخره ها

از هجوم این همه لنگی مرا پیدا کنید




دل قناری زیست اما در لک آواز مرد

خاک شد با سوت آهنگی مرا پیدا کنید
-------------------
علی محمد مودب

  
  
<      1   2   3   4   5   >>   >
پیامهای عمومی ارسال شده
+ رمضان رفت ولی کاش صفایش نرود, سحر و جوشن و قرآن و دعایش نرود,کاشکی پر شده یاشد دلم از نور سحر, همره روزه و افطار و نوایش نرود, .............................................. عید فطر مبارک دوستان
+ هرگز نمیتوانم دلگرمی ام را به تکیه گاه امن پدری در دوران کودکی را بیان کنم.اکنون نیز بیش از بیش این حس برایم ملموسست.... روز پدر پیشاپیش مبارک
+ دو قدم مانده به خندیدن برگ<br>یک نفس مانده به ذوق گل سرخ<br>چشم در چشم بهاری دیگر<br>تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان<br>یک سبد عاطفه دارم همه ارزانی تان<br>پیشاپیش نوروز مبارک
+ گفتم می ایی و با نفس هایت تن یخ بسته ام را گرم خواهی کرد افسوس نمیدانستم جهنمی ابدی خواهی بود
+ + چقدر این دوست داشتن های بی دلیل...خوب است....! مثل همین باران بی سوال..... که هی می بارد...... که هی اتفاق آرام و شمرده شمرده می بارد....!!
+ دستم را رو میکنم اخرین برگ من ستاره ایست تنها بی اسمان اخرین برگت را رو کن شاید تو اسمانت بی ستاره باشد شاید در ستاره من اسمانی هست